به نام آفریننده سختی

خدای من تو مرا در سختی متولد کردی وبا رنج بزرگم کردی هرگاه خواستم از راه تو منحرف شوم با مشکلی در نظرم بزرگ اما کوچک مرا به راه آوردی هرگاه من نالیدم پروردگارا تو صبر کردی چون میدانستی گذشت زمان سختی این رنج را برایم شیرین میکند آنگاه با آرامشب سوی تو برمیگردمتا در نهایت خجلی از آفریننده خویش تشکر کنم برای به وجود آوردن این سختی هر رنج من ورقی بود و از دفتر بینش تا بینشم نسبت به آفرینشم تغییر کند اما چه صد حیف که من این دفتر را فقط ورق زدم و هرگاه به رنج و سختی بر خوردم به جای فکر نالیدم و به جای صبر کردن هجوم آوردم بر خویش خویش تا ظلم کرده باشم بر خودم ای کاش بر سختی راه تو را می جستم به جای پناه آوردن بر تو و در راحتی به تو پناه می آوردم آنگاه شاید برای راه سختی که مرا آفریدی خود ساخته می شدم و دیگر این راه برایم دشوار نمی نمود ای کاش این دفتر را فقط ورق نمی زدم و می خواندم و ای کاش فقط نمی خواندم بلکه می فهمیدم و ای کاش بعد فهمیدن عمل می کردم ای کاش...............ولی نه ای کاش همیشه با من است آنگاه که مرا آفریدی در دانایی و نادانی و جهل مخیرم کردی و من جهل را برگزیدم و با برگزیدن جهل ای کاش و اگر را در وجود خود متولد کردم چون همزاد،دیگر با من بودند،هستند تا زمانی که لطف تو شامل حالم شود و با سختی و دشواری دانایی چون شاهزاده ای بر قوم ظالم که حق او را خورده و بر جای او نشسته پیروز شود و داناییم بر جهلم و آنگاه این دو همزاد نا پاک از من جدا شوند

خدایا سختی ها را بر من برسان و مشکلات را نیز بر من ولی صبر و شکیبایی و بینشم را نیز افزون بر سختی کن